فشار اقتصادی و شرایط نوسانات ارزی به خودی خود تامین تجهیرات خورشیدی را سخت تر کرده است اما در این بین بخاطر حمایت از مونتاژ پنل خورشیدی در کشور (نه تولید) تعرفه های گمرکی پنلهای خورشیدی از دو سال گذشته افزایش یافت.
مونتاژکننده های پنل خورشیدی داخلی به دلیل تحریم ها بازارشان رونق گرفته و هر پنلی را با هر کیفیتی که خواستند به کشور تحمیل کرده اند. با این وجود در سالی که بعنوان جهش تولید نامگذاری شده با استفاده از لابی های قدرتمند امکان ثبت سفارش های جدید را هم ممنوع کرده اند!
بخاطر بیکار نشدن چند ده نفر مونتاژ کننده پنل، باید چند هزار نفر در صنعت نیروگاه خورشیدی بیکار شوند و تولید برق تجدیدپذیر عملا در انحصار دو سه شرکت کوچک مونتاژ کننده پنل قرار گیرد.
قبلا هم گفته بودیم که توسعه تجدیدپذیرها دغدغه حاکمیت سیاسی ایران نیست اما انتظار نمی رفت ساتبا و وزارت نیرو تن به چنین درخواست های غیرمشروعی بدهند و با مافیای مونتاژ و تولید همراه شوند.
مجموع کارکنان دو پنل ساز مثلا بزرگ ایران (که مجموع تولیدشان حتی به اندازه یک صدم تولید یک پنل ساز خارجی نمی شود) به زحمت به ۵۰ نفر می رسد. برای نجات صنعت سولار از دست اینها توصیه می شود ساتبا حقوق این چند نفر را بدهد تا بخاطر لابی و نفوذی که ایجاد کرده اند موجب نابودی کسب و کار و سرمایه گذاری چندهزار دیگر نشوند.
اگر الان جلوی زیاده خواهی های این چند نفر گرفته نشود به زودی در عرصه پنلهای خورشیدی نیز ایران خودرویی خواهیم داشت که بدلیل انحصار، جنس بی کیفیت به مردم قالب کرده و بخاطر لابی و ریشه در دولت و نهادهای خاص، امکان اصلاح و تعطیلی آنها نیز وجود نخواهد داشت.
اینها اگر مرد رقابت بودند با کیفیت و خدمات پس از فروش و... در پی بازارسازی می رفتند نه با لابی و انحصار و بستن دروازه های واردات. پنل های مونتاژ داخل با توجه به کیفیتی که دارند در مقایسه با پنل های خارجی گرانتر به فروش می رسند و سودهای کلانی از این انحصار دریافت می کنند.
افزایش نرخ خرید برق نیروگاههای خورشیدی در استفاده از ساخت داخل، اختصاص ارز دولتی و نیمایی به مونتاژکننده های پنل، افزایش تعرفه گمرکی واردات پنل ها، ممنوعیت ثبت سفارش، اجبار نهادهای دولتی و خصولتی به استفاده از ساخت (مونتاژ) داخل و... از جمله رانت ها و انحصارهایی است که به این جماعت داده شده است.