فرصت کم‌نظیر اصلاح نظام تنظیم‌گری صنعت برق/نگاهی به تجارب بین‌المللی در تکامل تنظیم‌گر

فرصت کم‌نظیر اصلاح نظام تنظیم‌گری صنعت برق/نگاهی به تجارب بین‌المللی در تکامل تنظیم‌گر


موضوع اصلاح نظام تنظیم‌گری (رگولاتوری) مدت‌هاست به دغدغه فعالان صنعت برق تبدیل شده و مطالبه اصلی آنها ایجاد نهادی با اختیارات کافی و اثرگذار بر کل زنجیره تامین برق است؛ به نحوی‌که این نهاد قادر به حل مسائلی هم‌چون تعرفه، مجوزها و قیمت تمام‌شده برق باشد. دی ماه 97، پیشنهاد شورای رقابت برای ایجاد تنظیم‌گر برق به همراه اساسنامه پیشنهادی این شورا به هیئت دولت ارسال شده است و طبق قانون مهلت سه ماهه‌ی هیئت وزیران برای اصلاح یا تایید اساسنامه و ارسال به مجلس در فروردین 98 به اتمام می‌رسد. بنابراین بیش از هر زمان دیگری تشکیل نهادی با هدف ایجاد توازن و تعادل بین بازیگران صنعت برق، اعم از نیروگاه‌ها، صاحبان مولدها، شرکت‌های برق منطقه‌ای، توزیع‌های استانی، شرکت‌های مادرتخصصی و کمک به حل مسائل اصلی این صنعت، به تحقق نزدیک شده است. اما ایجاد یک‌شبه‌ی نهادی کاملا مستقل، پاسخگو، شفاف و مقتدر، رویایی دست‌نیافتنی است. مرور تجربه کشورهای پیشرو در اصلاح نظام رگولاتوری نیز شاهد این مدعاست.

*تجربه صنعت برق بریتانیا در تکامل تنظیم‌گری

اگر بپذیریم که مدل اصلاح ساختار بریتانیا در دهه 80 میلادی، به عنوان اصلی‌ترین الگو در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، پذیرفته و در مرحله اجرا قرار گرفت، بررسی سیر تکامل تنظیم‌گر برق این کشور در این برهه از زمان خالی از لطف نخواهد بود. به طور کلی مرور تاریخ تحولات حکمرانی برق بریتانیا نشان می‌دهد در طی 30 سال از تشکیل سازمانی مستقل با هدف تنظیم مقررات برق، تنظیم‌گر این کشور در مسیر تکامل و یادگیری قرار داشته تا امروزه به عنوان نهادی مستقل و کارآمد در بخش برق تبدیل شده است.

*ایجاد تنظیم‌گر پیش از خصوصی‌سازی

ایده تشکیل نهادی مجزا با عنوان تنظیم‌گر بخش برق در بریتانیا با تشکیل دفتر تنظیم مقررات برق «آفر» (Offer) در سال 1989 به اجرا درآمده و امروزه با تغییرات ساختاری و کارکردی، تنظیم‌گر بازار برق‌وگاز «آفجم» (Office of Gas and Electricity Markets) در واقع وظایفی همچون تنظیم تعرفه‌ها در بازارهای خرده‌فروشی و عمده‌فروشی، صدور مجوز و پاسخگویی به شکایات مشترکین و رصد بازار را برعهده دارد.

عملکرد آفجم را می‌توان در سه دوره اساسی از ابتدای تشکیل آفر تاکنون مورد ارزیابی قرارداد. با روی کار آمدن مارگارت تاچر در دهه 80، برای اجرای سیاست‌های خصوصی‌سازی نیاز به مرجعی به منظور کنترل فضای رقابتی بین بازیگران بخش برق بود. بنابراین در سال 1989 با تصویب قانون برق (Electricity Act 1989) ابتدا آفر با هدف ترویج فضای رقابت به وسیله ابزارهای تنظیم و کنترل قیمت شکل گرفت. آفر با ساختار یک «دفتر اجرایی» (Director General of Electricity Supply) دولتی که ریاست آن بر عهده مدیر کلی در داخل وزارت انرژی (DGES) این کشور بود، فعالیت خود را آغاز کرد. پس از این اقدام واگذاری شرکت‌های تصدی‌گر به تدریج در لایه های مختلف صنعت برق آغاز شد. تا پیش از تصویب قانون برق، ساختار صنعت برق به صورت یکپارچه مدیریت می‌شد و مالکیت و بهره‌برداری بخش تولید و انتقال در اختیار هیئت مرکزی تولید برق (CEGB) بوده و بخش توزیع نیز توسط 12 هیئت منطقه‌ای اداره می‌شد. این سازمان‌ها تا آن زمان در ساختارهای اداری بریتانیا، سازمانی دولتی محسوب می‌شدند. اما با تصویب قانون برق و پس از ایجاد تنظیم‌گر، ابتدا تفکیک در ساختار اداره صنعت بوجود آمده و بعد از آن در دو مرحله در سال‌های 1991 و 1995 سهام شرکت‌های تولیدی به بخش خصوصی واگذار شد. هم‌چنین در سال‌های پایانی دهه 90، با پیشنهاد تنظیم‌گر، تفکیک بخش توزیع و خرده‌فروشی به تدریج آغاز و از ابتدای سال 2000 شکل‌گیری خرده‌فروش‌ها آغاز شد. بنابراین مقدمه خصوصی‌سازی و واگذاری سهام شرکت‌ها، ایجاد نهاد تنظیم‌گری بوده که زمینه ایجاد رقابت بین بازیگران را فراهم کرده و به وزارت‌خانه در نظارت بر شرکت‌ها، نحوه واگذاری‌‌ها و تنظیم تعرفه‌ها مشاوره سیاستی می‌داد.

*اصلاحات اساسی در ساختار تنظیم‌گر

با گذشت 10سال اگرچه آفر سعی در شکل‌گیری صحیح فضای رقابتی در بازار داشت اما به علت نداشتن اقتدار حقوقی لازم، ابزارهای محدود و نبود سیاست های کلان، نتوانست به طور کامل اهداف خود را محقق سازد. با بهره‌گیری از این تجربه در گام بعد، در سال 1999 با ادغام آفر و دفتر تنظیم مقررات گاز «آفگس» (Ofgas)، آفجم با مسئولیت تنظیم مقررات بخش گاز و برق بریتانیا با یک ساختار و تشکیلات ارتقا یافته تاسیس شد. آفجم در این دوران از یک سو از نظر ساختاری به یک دپارتمان مستقل از وزرات خانه تبدیل شد. در این ساختار آفجم به طور مستقیم به پارلمان بریتانیا پاسخگوست و حتی در کابینه امکان حضور دارد و همین امر افزایش ضریب نفوذ و تاثیرگذاری دستورالعمل‌های مصوب هیئت مدیره آن را در پی داشته است. از سوی دیگر با بهره‌مندی از یک دبیرخانه قوی و استفاده از تخصص‌های گوناگون، سطح کارشناسی، کیفیت تصمیمات و استفاده از ابزارهای متنوع  تغییر اساسی نمود.

*تخصصی‌شدن سازوکارهای تنظیم‌گری

در یک دوره ده‌ساله تا سال 2008، اقتدار و شأنیت قانونی و حقوقی آفجم برای شرکت های تحت تنظیم تثبیت شد. پس از تثبیت این جایگاه و سیاست‌گذاری‌های جدید وزارت انرژی برای تحقق پارادایم تامین برق پایدار، مقرون به صرف و پاک، آفجم می‌بایست حرکت صنعت برق انگلیس را دقیق‌تر هدایت کند. این موضوع جز با بهره‌گیری حداکثری از شیوه‌های نوین و موثر تنظیم‌گری ممکن نبود. از این رو در این مرحله آفجم به پویا کردن و تغییر سازوکارهای تنظیم‌گری متناسب با هریک از لایه های صنعت برق پرداخت که نتیجه آن تصویب و اجرای سازوکارهایی در بخش تولید، انتقال، توزیع و خرده‌فروشی می‌باشد. به عنوان نمونه سیاست اصلاح بازار برق (EMR) توسط آفجم در بخش تولید و با وضع چهار نوع تعرفه به اجرا درآمده که هدف آن حرکت به سمت افزایش تولید از انرژی‌های تجدیدپذیر تا 30درصد از برق تولیدی با جذب سرمایه 110 میلیارد پوندی در طول یک دهه بوده است. این تعرفه‌ها عبارتند از: تعیین استاندارد سطح عملکرد آلاینده‌ها، مالیات برحسب انتشار گازهای گلخانه‌ای، تعرفه‌گذاری برای قراردادها بر اساس نوع نیروگاه‌های تولید برق و در نهایت تعرفه‌های مشخص برای بازار ظرفیت در جهت تامین امنیت انرژی.

*فرصت بی‌نظیر اصلاح ساختار در صنعت برق ایران

تاسیس هیئت تنظیم بازار برق در سال  1382 را می‌توان گام اول در جهت استقرار نظام تنظیم‌گری صنعت برق قلمداد کرد. مرور تجربه عملکرد این هیئت در تنظیم روابط بین بازیگران و مشکلاتی که در 15 سال فعالیت آن در این بخش بوجود آمده، نشان از ضرورت اصلاح ساختار نظام تنظیم‌گری با هدف حل مسئله اصلی این صنعت یعنی اقتصاد برق، دارد. اما در این میان نباید از این نکته غفلت کرد که اصلاح ساختار رگولاتوری فرآیندی زمان‌بر و تدریجی بوده و مرور تجربه کشورهایی همچون بریتانیا نشان می‌دهد، نباید انتظار معجزه از سازمانی جدیدالتاسیس داشت. پیشنهاد اساسنامه تنظیم‌گر برق که در حال حاضر روی میز هیئت دولت قرار گرفته، فرصتی مناسب برای اجماع فعالان این صنعت به منظور اصلاح اساسنامه پیشنهادی و تلاش برای استقرار نهادی کارآمد و مقتدر در این بخش است. فرصتی که در صورت غفلت از آن نجات این صنعت از انبوه چالش‌های بوجود آمده در آن را وارد مراحل خطرناکی خواهد کرد.

منبع:خبرگذاری فارس



ارسال نظر


اگر تصویر خوانا نیست اینجا کلیک کنید
همزمان با تأیید انتشار نظر من، به من اطلاع داده شود.
* نظر هایی كه حاوی توهین است، منتشر نمی شود.
* لطفا از نوشتن نظر های خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.


پرشین ابزار دقیق باتجربه چندین سال در زمینه فروش تجهیزات ابزار دقیق با معروف ترین برندها که دارای بالاترین کیفیت ها و مناسب ترین قیمت ها است فعالیت می کند و توانسته سهم خوبی از بازار ابزار تجهیزات اندازه گیری را به خود اختصاص دهد. ابزار دقیق با کمک ابزاری مانند فلومتر، روتامتر، لول ترانسمیتر، فلو سوئیچ، لول سوئیچ، شیربرقی، سنسور فشار، گیج فشار یا مانومتر و ... پارامترهای مختلفی مانند دما، فشار و جریان را اندازه گیری می کند.

در اندازه گیری مقدار یک کمیت با یک استاندارد مشخص مقایسه می شود و نتیجه به دست آمده به صورت عدد نمایش داده می شود. حال در صنعت برای اندازه گیری کمیت های مختلف مانند دما، فشار و جریان با تجهیزات ابزار دقیق اندازه گیری می کنیم. تجهیزات به 4  گروه عمده تقسیم می شوند:

  1. تجهیزاتی که فقط اندازه گیری کرده و روی نمایش گر خود نشان می دهد.
  2. تجهیزاتی که اندازه گیری می کنند و عدد به دست آمده را ثبت می کنند.
  3. ابزارهایی که این کمیت ها را کنترل می کند.
  4. ابزارهایی که هر سه وظیفه کنترل، ثبت و نمایش را انجام می دهد.

معرفی سیستم ها و تجهیزات ابزار دقیق

تجهیزات ابزار دقیق را می توان با کمک یک مثال ساده بیان کرد. فرض کنید در سیستم تنظیم خودکار سوخت موتور، ترانسمیتر فشارو سنسور سرعت وضعیت موتور را مورد بازبینی قرار می دهد. اطلاعات بدست آمده از طریق این سنسورها به وسیله یک پردازنده مانند شیربرقی به سیگنال های الکتریکی تبدیل می شود و نهایت برای کنترل موتور وظایف مربوطه را انجام می دهد.

انواع فرآیند های کنترل

یکی از روش های انتخاب تجهیزات ابزار دقیق تشخیص این است که دقیقاً چه هدفی دارید و باید ماهیت فرآیند مشخص شود. آیا شما قصد دارید فشار، دما، سطح یا جریان را اندازه بگیرید. هرکدام از این کمیت ها ابزار متفاوتی را دارد که در ادامه با انواع آنها آشنا خواهید شد.

ابزار اندازه گیری دما

از این ابزارها در صنعت بسیار استفاده می شود به عنوان مثال در صنعت پزشکی، دارویی، صنعتی و ... برای اندازه گیری میزان سردی و گرمی یک جسم و مشخص کردن میزان دما از این ابزارها استفاده می کند که به دو دسته کلی ترمومتر و ترموکوپل دسته بندی می شود.

ابزار اندازه گیری فشار

ازنظر فیزیکی فشار مقدار نیرویی است که به سطح وارد می شود. حال میزان فشار وارد شده بر جسم، مایع یا سیال بسیار اهمیت دارد به همین دلیل برای اندازه گیری آن از روش و تجهیزات مختلفی استفاده می شود. فشاری که از در لوله و اتصالات در جریان است در صورتی که تحت کنترل و محدوده مشخص باشد مشکلی پیش نمی آید که این نظارت و کنترل را می توان به کمک فشار سنج ها که به آنها گیج فشار یا مانومتر می گویند انجام داد.

ابزار اندازه گیری جریان یا فلو

میزان جریان عبوری از یک سطح در یک زمان مشخص جریان یا دبی گفته می شود که میزان آن بر اساس حجم، لیتر یا جرم قابل محاسبه است. برای محاسبه فلو از ابزارهای مختلفی مانند فلومتر، فلو سوئیچ، روتامتر استفاده می کنند.

ابزار اندازه گیری سطح

سطح یکی از پارامتر هایی است که کنترل آن در صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است و در صوت رد شدن از سطح مورد نظر ممکن است پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد. لول ترانسیمتر یکی از ابزار هایی است که خروجی الکتریکی متناسب با سطح را ایجاد میکند و بعد از رسیدن به سطح مورد نظر خروجی مورد نظر را نمایش میدهد. از ترانسمیتر ها در اندازه گیری سطح مخزن های مختلف استفاده میشود.